دختر جوانی آبله سختی گرفت. نامزدش به عیادت او رفت.
چند ماه بعد، نامزد وی کور شد.موعد عروسی فرا رسید. مردم می گفتند: چه خوب!
عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد.
20سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت.
مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.
مرد گفت : <<من کاری نکردم جز اینکه شرط عشق
را به جا آوردم.>>
شرط عشق چه بود؟
کلبه غم...
برچسب : شرط عشق,شرط عشق جنون است,شرط عشق است,شرط عشق شعر,شرط عشق است که از دوست,شرط عشق جنون,رمان شرط عشق,نه شرط عشق بود,شرط بندی عشق,هندوانه به شرط عشق, نویسنده : 9artabligh4 بازدید : 90