دو برادر ...

ساخت وبلاگ


دو برادر مادر پیر و بيماري داشتند .
با خود قرار گذاشتند که يکي خدمت خدا کند و ديگري در خدمت مادر باشد يکي به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و ديگري در خانه ماند و به پرستاري مادر مشغول شد .
چندي نگذشت برادر صومعه نشين مشهور عام و خاص شد و به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادرم است ، چرا که او در اختيار مخلوق است و من در خدمت خالق .
همان شب پروردگار را در خواب ديد که وي را خطاب کرد : به حرمت برادرت تو را بخشيدم
برادر صومعه نشين اشک در چشمانش آمد و گفت : يا رب ، من در خدمت تو بودم و او در خدمت مادر ، چگونه است مرا به حرمت او مي بخشي ، آيا آنچه کرده ام مايه رضاي تو نيست .َ ندا رسيد : آنچه تو مي کني من از آن بي نيازم ولي مادرت از آنچه او مي کند بي نياز نيست ...

کلبه غم...
ما را در سایت کلبه غم دنبال می کنید

برچسب : دو برادر محمد و عبدالله فتحی,دو برادر ساعدی,دو برادر بازیگر,دو برادر نخبه ایرانی,دو برادر,دو برادر موزیک,دو برادر یکی خدمت سلطان کردی,دو برادری,دو برادر خواننده,دو برادر یکی خدمت سلطان, نویسنده : 9artabligh4 بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 10:17